مصاحبه با رضا عموزادی مجری صحنه

با سلام و عرض ادب خدمت خوانندگان عزیز خبرنامه.

در خطه سر سبز و زیبای شمال(مازندران) متولد شدم (سال 1353)، رشته دانشگاهیم هنرهای تجسمی است. در حال حاضر بعنوان کارشناس علمی و فرهنگی در یکی از مراکز سیاست گزاری فرهنگی كشور مشغول به کارهستم. چند سالی نیز در آموزش و پرورش شاغل بودم، سالیان پیش با صدا و سیمای مرکز مازندران همکاری داشتم. (در سیما مجری برنامه پویش بودم و در صداعضو واحد نمایش).علاقه مند به هنر تئاترهستم و روزگاری بازیگری در این عرصه راتجربه می کردم. هراز گاهی از دریچه دوربین عكاسي به دنیا اطرافم می نگرم. سالهاست که بعنوان مجری صحنه، در همایش ها و جشنواره ها به اجرا برنامه می پردازم.

لازم است اجرای صحنه به جایگاه واقعی خود برسد. یعنی به عنوان یک حرفه به آن نگریسته شود؟ آیا شما برای این مهم پیشنهادی دارید؟

به نظر می رسد یک عزم و اراده جدی به صورت خودجوش از سوی برخی از مجریان محترم صحنه برای هویت بخشی به این حوزه در حال شکل گیری است. این که باید به عنوان یک حرفه به مقوله اجرای صحنه نگریسته شود مطلب بسیار صحیح و درستی است ولی چگونگی آن نیاز به ساعت ها بحث کارشناسی دارد. به اعتقاد من در شرایطی که هنوز مجریان و گویندگان کشور سر و سامانی ندارند، سخن گفتن از ساماندهی و برنامه ریزی برای  اجرای صحنه بسیار سخت و دشوار است چرا که این مهم از پیچیدگی های خاصی برخوردار است که تشریح آن در اینجا از حوصله خوانندگان خارج است. در هر صورت، همت اگر سلسله جنبان شود ، مورتواند که سلیمان شود!

• به عنوان یک مجری علاقه مند اجرا در کدام نوع از مراسم ها هستید(جنگ، جشنواره،کنفراس های علمی، یادواره و...)؟ چرا؟

به لطف حضرت حق، بنده تجربه اجرا در هریک از این گونه مراسم  را که  برشمردید، دارم. اما بیشتر اجراهای بنده معطوف است به جشنواره ها و همایش های علمی و فرهنگی . شاید به خاطر علاقه ای باشد که به این حوزه دارم.

• به نظر جناب عالی آیا لازم است تا اجرای صحنه تخصصی شود و مجریان در حوزه های  تخصصی اجرا نمایند یا اینکه معتقد هستید یک مجری باید توانایی اجرای هر نوع مراسمی را داشته باشد؟ چه پیشنهادی به مجریان نوآموز دارید؟

ببینید، این که مجری باید در حرفه خود تخصص داشته باشد و یا این که  مجری صرفا در یک حوزه  تخصصی اجرا نماید  دو مقوله مجزا از هم است. بله، بنده قویا معتقدم مجر ی صحنه باید در حرفه خود متخصص باشد. اگر توانست به آن تخصص لازم در این حرفه دست پیدا کند آن وقت می تواند هر مراسمی را اجرا نماید. اما اگر  مجری صرفا در یک حوزه خاص تخصص اجرا داشته باشد بطور قطع در جا خواهد زد و به مانند بازیگری که در یک نوع نقش  باقی ماند او هم در آن قالب باقی می ماند. توصیه من به عزیزانی که به تازگی پای در این عرصه گذاشتند این است که: برای تخصص و مهارت لازم، از مطالعه غافل نشوند. البته هنرمندان دو نوع مطالعه دارند: گاهی دیدن یک اثر هنری و دقت در ظرافت های آن، شیوه ای از مطالعه می باشد. پیشنهاد می کنم در کنار مطالعه خواندنی، مطالعه نظری کنند. یعنی اجرای مجریان مختلف را به دقت و وسواس دنبال کنند. به قول خوشنویسان مشق نظری کنند. عیب ها را شناسایی کنند و زیر نظر استاد مجرب و کارآزموده رفع اشکال کنند.برای موفقیت سه چیز نقش مهمی دارد . اول پشتکار، دوم پشتکار، سوم پشتکار.

• یک مجری چند درصد باید روی صحنه خودش باشد و به اصطلاح فیلم بازی کند یا نه ؟

یکی از مولفه های اصلی مجری گری برقراری ارتباط صحیح با مخاطبان است. فیلم بازی کردن و ادا و اطوار در آوردن آسیب جدی به این ارتباط وارد می سازد. یک مجری بر روی صحنه باید 100 درصد خودش باشد.

• چه تمرین و راهکاری را برای برطرف نمودن ته لهجه مجریان با گویش های محلی دارید؟

من معتقدم لهجه زاییده فرهنگ بکر و ناب است و اساسا چیز بدی نیست .تنوع و فراواني لهجه ها و گويش ها محلي نشانگر غني بودن فرهنگ كشورمان است . اما برای مجریان وسخنوران می تواند یک ضعف به حساب آید. زیرا می تواند برنامه هایشان را محدود نماید.

برای برطرف نمودن ته لهجه چند راهکار پیشنهاد می گردد:

- سريع و تند صحبت نکنند.

- صدای خود را ضبط کنند. با دقت به آن گوش کنند. عیب ها را پیدا کنند و تلاش نمایند آن را رفع نمایند.

- کلمات را به آرامی و طمانینه به زبان برانند.

- تاکید گزاری های درست و مکث های صحیح داشته باشند

- در حين اجرا يا سخنوري خونسردي كامل را حفظ كنند زيرا استرس و اضطراب ته لهجه را ظاهر مي كند.

- آموزش کامل فن بیان، شناخت کامل اصوات حنجره....

• چه انگیزه ای باعث شد شما مجری صحنه شوید؟ اولین بار که پشت تریبون قرار گرفتید، چه احساسی داشتید؟

از آنجایيكه ابوي عزيز و بزرگوارم حضرت آيت الله حاج شيخ ولي الله عموزادي از فضلا و علماي مبرز بوده و هستند.بطبع بنده در خانواده ای بزرگ شدم که از همان دوران کودکی افتخار مجالست و مصاحبت با عالمان، سخنوران و وعاظ را داشتم .از اين جهت  در همان روزگاران کودکی شوق و علاقه ي  سخنراني كردن در من وجود داشت. خاطرم هست در همان ايام بر روی طاقچه ي اتاق خانه مان می نشستم و به تقلید از سخنرانان مشهور آن زمان برای خانواده سخنرانی می کردم.و نيز  بعد ها در مقاطع مختلف تحصيلي پای ثابت خواندن قرآن ، مناجات، مقاله و دکلمه بودم و در اجتماعات دانش آموزی هم بیانیه ها را می دانند من می خواندم. همين انگيزه اي شد تا بطور جدي وارد حرفه مجري گري شوم .اولین بار که پشت تریبون قرار گرفتم نوجوان بودم هنوز پشت لبم سبز نشده بود که مورد تشویق حاضران قرار گرفتم. از خوشحالی داشتم بال در می آوردم خیلی احساس خوبی داشتم.

• بسیاری از مردم دوست دارند فرزندانشان مجری و گوینده شونده شما چه رهنمود هایی برای پرورش کودکان و نوجوانان به صورت اصولی دارید تا در آینده سخنوری حاذق شوند و چه اندازه مهم است تا خانواده ها به این موضع اهمیت بدهند؟آیا علاقه مندید فرزند شما شغل مجری گری را برای خودش انتخاب کنید؟

سوال بسیار به جا و خوبی است به اعتقاد من نه تنها خانواد ها بلکه شايسته است مسئولین به خصوص مسئولان وزارت آموزش و پرورش با برنامه ريزي درست نسبت به استعداد سنجی و استعداد یابی دانش اموزان در اين حوزه  از دوران پيش دبستاني اقدام نمايند و با پرورش كودكان مستعد، در آينده جامعه را به زیور سخنورانی حاذق و شكر سخن شيرين گفتار بی آرایند. به حول و قوه الهی فرزندان بسيار با هوش و با استعدادی داریم.گاهي انسان متحیر می شود از تسلط و تبحر برخی کودکان و نوجوانان در سخنوری و شعر خوانی. به اعتقاد بنده اینها سرمایه های کشور هستندو باید فکریبنیادی در این زمينه شود تا این استعدادها شكوفا شوند.همينطور خانواده ها فرصتي را برای بروز و ظهور فرزندانشان در عرصه اجتماع فراهم آورند. فرزندانشان رابا شعر ، قصه و ادبیات فاخر مانوس سازند و از آنان بخواهند در جمع های خانوادگی و یا در اجتماعات مدرسه شعر، دكلمه يا قصه  بخوانند. والدين عزيز شرايطي به وجود آورندتا فرزندانشان در جمع دوستان و آشنایان حرف بزنند.فرهنگ ما سرشار است از آثار فخيم و ارزنده اي در زمينه هاي شعر و داستان و حكايت و...از اين منابع غني بهره ببريم و از چشمه زلال آن ، فرزندانمان را سيراب كنيم. ینده نيز آرزو دارم فرزندانم سخنورانی حاذق و شیرین سخن گردند. همه مواردی که ذکر کردم برای فرزندانم انجام داده و می دهم. برای پسرم وبلاگی ساختم خودش آن را به روز آوری می کند.او به اجراهای من توجه می کند و با این که 9سال دارد در برخي موارد اظهار نظر هم می کند. گاهي شعرهایی را که من برای اجرا، تمرین و حفظ می کنم او نیز  تكرار مي كند وحفظ می شود.دختر كوچكترم نيز همينطور.

• یک خاطره خوب و بد از اجرای صحنه خود بگویید؟

خاطره خوب: خاطره خوب زیاد دارم . یک بار شعری خواندم، مخاطبان خوششان آمد. پایان مراسم عده ای دور من جمع شده بودنند برایشان می خواندم و می نوشتند، جالب بود.

خاطره بد : در مراسمی شوخی کردم که نباید می کردم به یکی از مخاطبانم بر خورد و به شدت ناراحت شد و واکنش نشان داد.

• به نظر شما کارت ویزیت یک مجری در بهترین حالت باید چه شکلی باشد؟

منحصر به فرد باشد . کارت ویزیت مبلغ حرفه ی شماست باید به بهترین و زیباترین شکل معرف شما باشد.

• آیا در رسیدن به اهداف خود در اجرای صحنه موفق بوده اید؟

راستش تا اندازه ای موفق بوده ام  و  اگر هم موفقیتی حاصل گردیده از الطاف کریمانه ذات اقدس اله بوده است.

برای کلمات زیر یک جمله کوتاه یا یک بیت شعر بنویسید:

- وبلاگ چمتا: نوشته های خودم از هر چه بخواهم فرهنگ ، هنر ، احساس و....

- اتاق فکر مجریان : جایی برای به اشتراک گزاری فنون و راهکار های تخصصی مجریان صحنه

- در کودکی خدا را به چه رنگ می کشیدید: نمی دانم ولی مطمئنم خدا را نقاشی نمی کردم.

- رنگ عشق: هر رنگي كه باشد چون رنگ عشق است دوست داشتني است.

- یکی که دوست دارید این خبرنامه را بخواند: همسر عزيز و هنرمندم سركارخانم طوسي نژاد كه همواره او را در كنار خود احساس مي كنم.

- یکی که دوست دارید از این طریق از او سپاسگزاری نمایید: فریبا علومی یزدی مدیر محترم سایت ایران مجری

- مازندران: كه مازندران شهر ما یاد باد، همیشه بروبومش آباد باد(فردوسی)

- چمتا : کوله پشتی دست بافت کشاورزان و چوپانان. یادآور صفا و سادگی و صداقت مردان پاک شمال

- بهترین اجرای شما: با توکل بر خدای بزرگ همیشه تلاش نمودم بهترین باشم تا چه قبول افتد.

- رضا عموزادی در سه کلمه: خوش قلب ، حساس و زودرنج

- هدیه روز پدر: صفا ، صمیمت ، خلوص و مهربانی را هدیه گرفتم (در خانه برايم جشني گرفتند وچند هديه زيبا دريافت كردم)

- لنز دوربین عکاسی: چشم عکاس

- کودکی: روزهای کودکی یادش به خیر. صفا و سادگی

- ژست : تیپ و قیافه

- قلم مو: هم نشین رنگ

- شادی : چو شادی بکاهد، بکاهد روان   خرد گردد اندر میان ناتوان

- امید: دایم به امید زنده می دار دلت

- معرفت : من عرف نفسه فقد عرفه ربه

- انتظار : اللهم عجل لولیک الفرج

- رفیق : خوبش خوبه

- استاد : قدر استاد نکو دانستن ، حیف! استاد به من یاد نداد

- انجمن : انجمن مجریان صحنه

- عزت نفس : منش بزرگان است

- رنگ زندگی: هر لحظه اش يك رنگ است، بستگی به حس و حالت دارد.

- مجری منتخب شما برای مرداد ماه به نمایندگی از مخاطبان خبرنامه:جناب آقای بهروز خوش فطرت

- بهترین معلم در دوران تحصیل خود را نام ببرید و برایشان دعا نمایید:

همه معلمان عزیزم جزء بهترین بودند اما در دوره راهنمایی معلم درس هنرم جناب آقای رحمانی و در دوره دبیرستان معلم دروس ادبیات فارسی جناب آقای یوسفی در من خیلی تاثیر گزار بودند.هیچ وقت فراموشان نمی کنم.

گر بمرده است روانش پر نور                             ور بوده زنده خدا يارش باد

• سخن پایانی شما  :
  
• با سپاس فراوان از خوانندگان بزرگوار خبرنامه ایران مجری و تشکر فراوان از مدیریت سایت برای فرصت مغتنمی که در اختیار بنده قرار داده شد.اگرچه سپاس گفتن و تقدیر کردن از فردی که خود استادانه با در آمیختن کلمات و واژگان، متون زیبایی از سپاس نامه ها و تقدیرنامه ها را به زیور طبع می آراید، بسی دشوار است. اما در این مجال، فرصت را غنیمت شمرده و به شایستگی از سرکار خانم علومی یزدی به جهت تلاش بی وقفه، بی شائبه و بی تکلف ایشان در هم افزایی، هم آرایی و هم اندیشی مجریان صحنه ایران تشکر می نمایم. اللهم ما بنا من نعمة فمنك.

ایران مجری  از جهاندار جلیل ، جهانی جمیل برای همکار ارجمندمان جناب عموزادی مسالت دارد.