چگونه و با چه بیانی از غایبین و فوت شدگان در یک جشنواره یاد کنیم؟
ای غایب از نظر که شدی همنشین دل // می بینمت عیان و دعا می فرستمت
باده و مطرب و گل جمله مهیاست، ولی عیش بی یار مُهنا نشود، یار کجاست؟
از آستان پیر مغان سر چرا کشیم دولت درین سرا و گشایش در آن در است
گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست همچنانش در میان جان شیرین منزلست
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
نروی ز دیده و دل که تو آیت وفایی که ز مکتب تو با هم همه خواند ایم وفا را
بلبان از روی گل مستند و ما از روی دوست دیگران از ساغر و ساقی و ما از یاد دوست
اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید عمر بگذشته به پیرانه سرم بازآید
آرزومند رخ شاه چو ماهم حافظ همتی تا به سلامت ز درم بازآید
با امید وصل از درد جدایی باک نیست کاروان صبح آید از قفای نیمشب
تو آن نئی که چو غایب شوی ز دل بروی تفاوتی نکند قرب دل به بعد مکان
بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
در راه عشقْ مرحلهی قرب و بعد نیست میبینمت عیان و دعا میفرستمت
ای غایب از نظر به خدا می سپارمت/ جانم بسوختیّ و به جان دوست دارمت
گر چه دوریم به یاد تو قدح میگیریم بعد منزل نبود در سفر روحانی
در دلی هرچند دوری از نظر خرم آنروزی که بازآیی ز در
با تو ما را خوشترین دیدار باد هرکجا هستی خدایت یار باد
این مجموعه در دست ساخت است . از صبر و شکیبایی شما سپاسگزاریم.
باز نشر مطالب این مجموعه تحت هر عنوانی مجاز نمی باشد. شما برای استفاده از این مطلب خارج از محیط سایت باید مقاله را خریداری نمایید.
تمام حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به شرکت بانوی سخن پارس می باشد .
چگونه و با چه بیانی از غایبین و فوت شدگان در یک جشنواره یاد کنیم؟
ابزارها
تنظیمات نوشتاری
- Font Size
- Default
- Reading Mode