فقر و بدبختى وحشى

بخش دوّم: نقد و تحلیل آثار وحشی بافقی
ابزارها
تنظیمات نوشتاری

فقر و بدبختى وحشى

وحشى چون شاخ خشكى بى‏برگ و بر است از اين رو از سردى عالم هراسى ندارد. رهزن ايّام هرچه انديشه كند در نظر وحشى مهم نيست زيرا دستش تهى است از متاعى كه ببرد يا نبرد. وى چون مردمان خانه به دوش و خوش نشين با فقر و بدبختى و تهيدستى دست و پنجه نرم مى‏كند، عريان تن است و به عريانى خو گرفته و عادت كرده است.

فقر و تهيدستى وحشى نيز در رباعيها، قطعه‏ها، قصيده‏ها و مثنويهايش هويداست.

 

ما مردمان خانه به دوشيم و خوش‏نشين        نى زان گروه خانه نگهدار عالميم       *ديوان: 130

 

يك همدم و همنفس ندارم

مى‏ميرم و هيچ كس ندارم



*ديوان: 131

 

بر بى‏كسى من نگر و چاره من كن

زان كز همه كس بى‏كس و بى‏يارترم من



*ديوان: 138