شروع داستان و قدرت وحشى در براعت استهلال در منظومه فرهاد و شيرين

شرح زندگی و نقد آثار وحشی بافقی
ابزارها
تنظیمات نوشتاری

شروع داستان و قدرت وحشى در براعت استهلال

در منظومه فرهاد و شيرين

 

منظومه فرهاد و شيرين زيباترين و مشهورترين مثنوى وحشى است كه شهرت جهانى دارد، وحشى با سوز و گدازى آتشين از اعماق وجود ابياتى را سروده كه وجود آدمى را تحت تأثير قرار مى‏دهد. وحشى در ابتداى منظومه فرهاد و شيرين از خدا سينه‏اى آتشين و دلى پرسوز و گداز مى‏طلبد. به نظر وى با قلبى محزون و مغموم مى‏توان با عشق حقيقى و به وصال نايل آيد. وحشى دلى افسرده و منجمد را دل نمى‏داند زيرا دل محلّ تجلّى و ظهور حق است و حديثى شگفت‏انگيز دارد. دل وحشى افسرده و غمگين است، از خداى دلى گرم مى‏خواهد تا چراغ مرده‏اش را فروزان كند. در اين اثنا خواهان عنايت و لطف بى‏پايان الهى است، تا بدين وسيله به گنجينه اسرار حضرت ربوبى دست يابد. اين امر ميسّر نمى‏گردد مگر با عنايت و رحمت ذات الهى؛ وحشى اين مسايل را درابتداى منظومه فرهاد و شيرين ابراز داشته است كه براعت استهلال مستحكمى براى اين منظومه محسوب مى‏شود. وى داستان عشق و عاشقى فرهاد و شيرين را با درونى پرسوز و گداز بيان مى‏دارد و دردمندانه به استقبال سرايندگى اين داستان مى‏رود:

 

الهى سينه‏اى ده آتش افروز       در آن سينه دلى وآن دل همه سوز

هر آن دل را كه سوزى نيست دل نيست      دل افسرده غير از آب و گل نيست



... به سوزى ده كلامم را روايى

كز آن گرمى كند آتش گدايى

 

... سخن كز سوز دل تابى ندارد

چكد گر آب از او آبى ندارد

 

... بده گرمى دل افسرده‏ام را

فروزان كن چراغ مرده‏ام را

 

... اگر لطف تو نبود پرتوانداز

كجا فكر و كجا گنجينه راز

 

... به راه اين اميد پيچ در پيچ

مرا لطف تو مى‏بايد، دگر هيچ



*ديوان: 493

وحشى در ستايش پروردگار در منظومه فرهاد و شيرين از خدايى سخن به ميان مى‏آورد كه بر عاشق داغ عاشقى نهاده و صد طعنه بر باغ مى‏زند سپس از شيرينى و طنّازى شيرين و تيشه فرهاد ياد مى‏كند كه براعت استهلال براى منظومه فرهاد و شيرين است:

 

نهاد از آتشى بر عاشقان داغ

كه داغ او زند صد طعنه بر باغ

 

يكى را ساخت شيرين كار و طنّاز

كه شيرين تو شيرين ناز كن ناز

 

يكى را تيشه‏اى بر سر فرستاد

كه جان مى‏كن كه فرهادى تو فرهاد



*ديوان: 494

در پايان راز و نياز با پروردگار، وحشى يك بيت به عنوان براعت استهلال و گريز به قسمت بعدى يعنى در ستايش حضرت پيامبر (ص) مى‏آورد:

 

به اين خلوت كسى كو محرمى يافت

به تلقين رسول هاشمى يافت



*ديوان: 498

وحشى در پايان چگونگى شب معراج پيامبر با بيتى گريز به ستايش حضرت على (ع) مى‏زند:

 

زبان بستم كه سر اين حكايت

خدا مى‏داند و شاه ولايت



*ديوان: 505

وحشى قبل از گفتار در چگونگى عشق، به حديث عشق و زبان جانگداز عاشقان مى‏پردازد كه براعت استهلالى براى قسمت بعدى شعرش مى‏باشد:

 

حديث عشق گو كز جمله آن به

ز هر جا قصه آن داستان به



محبّت‏نامه‏اى از خود برون آر

تو خود دانى نمى‏گويم كه چون آر

 

نمودارى ز عشق پاكبازان

بيانش از زبان جانگدازان

 

زبان جانگدازان آتشين است

چو شمعش آتش اندر آستين است

 

كسى كش آن زبان در آستين نيست

زبانش هست امّا آتشين نيست

 

حديث عشق آتشبار بايد

زبان آتشين در كار بايد



*ديوان: 511

وحشى قبل از شروع داستان فرهاد و شيرين از عشق ناپاك خسرو و عشق پاك فرهاد سخن مى‏گويد كه براعت استهلال براى قسمت بعدى اشعارش مى‏باشد:

 

ز بعد ظاهرى خسرو زند جوش

كه خواهد دست با شيرين در آغوش

 

چو پاك است از غرضها طبع فرهاد

ز قرب و بعد كى مى‏آيدش ياد

 

ز شيرين نيست حاصل كام پرويز

از آن پويد به بازار شكر تيز

 

ندارد كوهكن كامى، كه ناكام

به كوى ديگرش بايد زدى گام

 

به شغل صد هوس خسرو گرفتار

به حكم حسن شيرين كى كند كار

 

ببايد جست بيكارى چو فرهاد

كه بتوانش پى كارى فرستاد



*ديوان: 518

شروع داستان فرهاد و شيرين

وحشى داستان فرهاد و شرين را بخاطر شرح رنج و محنت عشق بيان مى‏دارد و داستان عشق و عاشقى زندگى خود را همراه با داستان فرهاد و شيرين مطرح مى‏كند.

در واقع علّت اساسى بيان داستان فرهاد و شيرين بهانه‏اى است براى اينكه وحشى از چگونگى عشق و حالتهاى آن شعر بسرايد. فرهادِ وحشى شخصيّتى پاك، عاشق‏پيشه و با فضيلت است، در مقابل خسروپرويز مظهر انسانى پليد، ناپاك و هوس‏پيشه است. شيرين بر سر ناز مى‏رود با غمزه‏هاى فريبنده‏اش نيش بر جان فرهاد مى‏زند. روى گردانى خسرو از شيرين باعث معطّل ماندن شغل دلربايى شيرين مى‏گردد و خاطرش را غمگين مى‏سازد:



چو خسرو جست از شيرين جدايى

معطّل ماند شغل دلربايى

 

به غايت خاطر شيرين غمين ماند

از آن بى‏رونقى اندوهگين ماند



*ديوان: 520

 

آموزشگاه گویندگی و سخنوری موسسه شهریاران سخن (مدرسه سخن)

مدرسه سخن آموزشگاه و مدرسه تخصصی مجریگری و اصول و فنون سخنرانی


سالها با شما و همراه شما هستیم در سایت ایران مجری و باشگاه ایرانمجری. افتخار ماست تا اینبار در سایت سخنوری با شما باشیم.  صدها مقاله مرتبط به فنون سخنرانی و صدها متن سخنرانی و متن مجری گری در پردیس سخن 1400

مدرسه سخن ایران از بهترین مراکز آموزشی در زمینه سخنوری و گویندگی و مجریگری می‌باشد که با مدیریت دکتر فریبا علومی یزدی و مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکنون به آموزش بیش از ۱۰۰۰ مجری و سخنران در کشور اقدام نموده است.
شما می توانید آخرین مقالات و آموزش های مرتبط با فن بیان و سخنوری را در این سایت ببینید . برای ورود به سایت سخنوری کلیک کنید.


آخرین تصاویر از سخنوران و فراگیران مدرسه سخن و نظرات ارزشمند آنها را در قسمت نظرات گوگل مپ ملاحظه فرمایید.

روی لینک زیر کلیک کنید

گوگل مپ : مدرسه سخن ایران تاسیس ۱۳۹۵ آموزش سخنوری ، گویندگی و مجریگری

تنها یک راه برای سخنور شدن وجود دارد !