خبرنامه ایران مجری /شماره 7 /خرداد/90

از مجریان با صفا که از سراسر ایران در جمع صمیمی گردهمایی مجریان صحنه ایران حضور داشتند تشکر ویژه دارم و همین طور از برو بچه های تیم ملی والیبال و اهالی محله دوستی آرژانتین. نه اشتباه نکنید من آرژانتین نبودم کمی صبور باشید و تا پایان خبر نامه همراه با خبر های دسته اول باشید. خبرهایی که در هیچ خبرگزاری انتشار نیافته است و تنها در خبرنامه ایران مجری خریدار دارد.

عادات معاشرت :چه چيزهايی را از والدينتان آموخته ايد؟

برای خرید کادوی روز پدر در گلخانه ای در حال قدم زدن بودم و تردید داشتم که کدام یک از گلها  را خریداری کنم، در همان حین صدای دختر حدوداً 10 ساله ای را شنیدم که به مادرش می گفت :" می شه یکی از این  گلدونا  را برام بخری؟" مادر با لحن ناراحت و بی تفاوت به دخترش پاسخ داد: " اگر می خواهی یکی را بردار" و دختر خوشکل بعد از کمی جستجو در میان گلها یکی از گلدانها را برداشت و گفت: " مامان من این گلدونو می خوام .چرا ریشه هاش ، از پایین گلدون بیرون اومده ، اشکالی داره؟" مادر گفت:" بده ببینم. ریشه هاش مثل ریش بابات از هر سوراخی سردر میاره" و گلدان را از دست دخترش گرفت و ریشه های گل ها را کند و آن را به دخترش داد و گفت :" بیا بگیر ! حالا درست شد؟" دخترک گفت: " چرا این کارو کردی؟ ببین !گلم را خراب کردی؟" مادر با صدای خشمگینی گفت:" نه دیوووونه، من تنها ریشه ها را کندم."  بعد همانطوری که من نگاش می کردم یواش تر گفت "همان کاری که باید با ریشای بابات بکنم" و  بعد قدم زنان به راه خود ادامه داد...

من شنیدم ولی هرگز نتوانستم بدانم چرا برای همسرش کادو می گیرد...(مبادا همسرش از خوانندگان خبرنامه باشد!!!)

کودکان بسيار تاثير پذيرند و از اتفاقاتی که پيرامونشان می افتد، می آموزند و ياد می گيرند. چه چيزهايی را می توانند درباره زندگی ياد بگيرند؟ چه چيزهايی را می توانند درباره ارتباطات بياموزند؟ چه عاداتی را بايد از والدين خود الگو برداری کنند؟

همه ما از والدينمان و يا اولين مربی و معلمانمان می آموزيم که چگونه ارتباط برقرار کنيم؟ اين به اين معنی نيست که ما را جايی بنشانند و يک سری درس هايی را در زمينه ايجاد ارتباطات به ما بدهند، بلکه آنچه ما انجام می دهيم اين است که به آنچه که آنها انجام می دهند و انجام نمی دهند نگاه می کنيم. به آنچه می گويند و نمی گويند، گوش فرا می دهيم. گوش می دهيم تا بفهميم که چگونه بعضی چيزهای خاص را می گويند و توجه می کنيم که ببينيم گفته ها و صحبت های آنها چه تاثيری روی افراد ديگر و اطرافيان خواهد گذاشت.

اگر آگاه باشيم و بدانيم که در زمان کودکی امان چه چيزهايی را می آموختيم و چه چيزهايی برايمان اهميت داشت، می توانيم به عنوان يک فرد بالغ با رفتارمان به تمام آن سوالات با ارزش پاسخ دهيم. البته بسيار راحت تر است که بر طبق عادت هايمان رفتار کنيم، گاهی حتی نمی دانيم که چه کاری داريم انجام می دهيم و يا حتی نمی دانيم که شايد راه بهتری هم برای ايجاد ارتباط وجود داشته باشد.

چه چيزهايی را از والدينتان و يا مربی و پرستاران اوليه تان درباره اينکه چه کارهايی را بايد و نبايد در ايجاد ارتباط با ديگران انجام دهيد آموخته ايد؟ می توانيد روش هايی را که والدينتان با آنها ايجاد ارتباط می کنند را بنويسيد و بعد ببينيد که آيا شما هم به همان شيوه با اطرافيانتان رابطه برقرار می کنيد؟ و سپس از خودتان بپرسيد که آيا اين روش ها برای ايجاد ارتباط به شما کمک کرده است و يا بايد به دنبال شيوه های جديدتری باشيد؟در اينجا مثال هايی را برای عادت های ايجاد ارتباط که برخی از افراد آنها را به کار می بندند آورده ام:

مثال اول:

موضوعات منع شده يکی از مهمترين صحبت ها ، درباره  دوران کودکی می باشد، موضوعاتی که هرگز درباره ی آنها صحبتی نشده است. مهمترين آنها صحبت درباره پول می باشد. شايد در دوران کودکی اين طور برايمان تعريف شده که نبايد زياد صحبت پول را به ميان کشيد و حتی حالا هم در دوران بزرگسالی اگر کسی درباره قيمت چيزی و يا درباره مخارج زندگی از ما سوال کند با مشکل روبرو می شويم. البته اين يک موضوع منع شده نيست، بسياری از مردم در هنگام صحبت راجع به اين موضوع احساس راحتی می کنند. اين موضوع ممکن است در خانواده های آنها ممنوع شده باشد و آنها نيز به ناچار اين عادت را پذيرفته باشند. آيا شما نيز موضوعات منع شده ای در خانواده تان داريد؟ آيا موضوعات منع شده ی شما با موضوعات ممنوع شده ی همسرتان يکسان است و يا تفاوت دارند؟ متاسفانه، اين موضوع ممکن است گاهی باعث اختلاف و در هم شکستن روابط شود.

مثال2:

در دوران کودکی آموختم که خشم و عصبانیت نباید با صدای بلند و به صورت مستقیم بیان شود. به این موضوع با مشاهده آنچه که والدینم انجام دادند و انجام ندادند پی بردم. پدرم در هنگام عصبانیت تن صدای خود را از حد معمول پایین تر می آورد و قاطع و محکم صحبت می کرد. ( من از این نوع صدای او وحشت داشتم!) مادرم به صورت غیر شفاهی عکس العمل نشان می داد و فقط به ما نگاه می کرد. خوشبختانه این عادت به تکنیک های سازنده ای برای ایجاد ارتباط تبدیل شدند.

مثال 3:

یکی از موضوعاتی که در ایجاد ارتباط موثر است، این است که بدون اینکه احساس خاصی در مورد آنچه می شنوید داشته باشید، لبخند بزنید. هنگامی که خشمگین و عصبانی هستید لبخند بزنید، زمانی که ناراحت هستید لبخند بزنید، در هنگام نگرانی ها لبخند بزنید. حتی اگر احساس خوشایندی درباره موضوع بحث ندارید لبخند بزنید و سر خود را به نشانه ی تایید تکان دهید!

عادت هایی که در ایجاد ارتباط در دوران کودکی آموخته اید لزوما در دوران بزرگسالی به شما کمک نمی کنند. با آگاهی از عادت های ایجاد ارتباط می توانید عادات ناپسند گذشته را متوقف کنید و راه های بهتری را برای برقراری ارتباط ایجاد کنید.

نکته آخر:

اگر نمی دانید که چه راه هایی را برای ایجاد ارتباط انتخاب کنید، با افراد دیگر درباره سبک و شیوه ارتباطات خانوادگی شان صحبت کنید... با این کار می توانید به خودتان کمک کنید.

برای مثال می توانید از سوالاتی نظیر " خانواده شما چگونه با کشمکش ها و مناقشات کنار می آیند؟" ، " به چه شیوه ای محبت و احساسات خود را بیان می کنند؟" ، " در مورد چه موضوعاتی صحبت می کنندو درباره چه موضوعاتی صحبت نمی کنند؟" و یا سوالاتی این چنین استفاده کنید.

به ادامه داستان مادر و دخترش درگلفروشی برمی گردیم، جواب های مناسب دیگری هم برای سوال دخترک می توانست وجود داشته باشد، شبیه " این گلها بسیار زیبا هستند، ریشه های آنها بسیار مهم هستند، بنابراین باید آنها را به درون گلدان فشار دهیم تا صدمه نبینند" اين پاسخ را به آسانی می توان درک کرد.

اگر با مطالب بالا موافقید  اجازه بدهید بگویم  تکنیک ها یی که در زیر آورده ام بسیار ساده هستند و شما را از عادات اشتباه معاشرت دور می کنند و برای گسترش شبکه کسب و کار شما فوق العاده اهمیت دارند . من علاوه بر نکات زیر 12 تکنیک طلایی ارتباطات را دارم و زمانی انتشار خواهم داد که تعداد خوانندگان این خبر نامه به پنجاه هزار نفر برسد . پس تا پایان سال باید منتظر بمانید.

رهنمود هایی برای مذاکرات و ارتباطات موثر در مراسم ها و کنفرانس ها

مذاکرات چهره به چهره هنوز هم در  شبکه های کسب و کار  یک مکانیزم مهم  برای ملاقات با افراد کلیدی ، گسترش کسب و کار و روابط برد - برد ، ایجاد مشارکت ، دسترسی به اطلاعات و منابع ، پیدا کردن کارکنان ، تامین کردن مشتریان ، مراوده با دولت مردان ، و بسیاری دیگر از موارد است.

با این حال بسیاری از مردم احساس بی دست و پابودن در موقعیت های مذکور دارند . آنها مانند افراد بهت زده و یا شرم زده سکوت می کنند و یا نهایتاً تنها با یک نفر و بی هدف صحبت می کنند و ناخواسته جلوگیری می کنند تا هم اندیشی بین نفرات برقرار شود. اگر شما در هر رویداد ، کنفرانس یا سمینار نگاهی به اطراف بیندازید خواهید دید مردم، انفرادی یا در حلقه دوستانِ شناس خود ایستاده اند.  این شامل خود شما هم می شود. این طور نیست؟

اگر چنین است ، من می توانم به شما  کمک کنم تا با آموختن مهارت های ارتباطی موثر  در گسترش شبکه های کسب و کار یک مدعی باشید ، بعد از آن  شما می دانید  چگونه خود را به غریبه ها معرفی کنید و به گروه ها ملحق گردید. حتی فنون حفظ  و کنترل مکالمه  و  خروج مودبانه از حلقه مذاکره را نیز به شما خواهم گفت.

در اینجا رهنمودهایی در مورد چگونگی ایجاد حلقه مذاکره و مکالمات آسان و سودمند را یادآوری می نمایم.

• آیا شما یک هدف مشخص دارید؟ گسترش و توسعه  کسب و کارتان برایتان مهم است؟

پیشنهاد می کنم یک برنامه خوب برای خودتان در نظر بگیرید.

فکر کرده اید چگونه می خواهید برای مردمی که لازم است شما را بشناسند خود را بشناسانید؟ آیا شما تصمیم می گیرید چه کسی را لازم است ملاقات نمایید و آیا برنامه ای دارید تا چگونه آنها را ملاقات نمایید؟ وقتی هدف خود را معین نمودید می توانید  کسب و کار  و برنامه های  خود را مطرح نمایید و یا حلقه های مذاکره متناسب با اهداف خود را انتخاب کنید. همین طوری از روی اتفاق به حلقه های دوستان نپیوندید و امیدوار  نباشید با حضور در این حلقه ها عوایدی حاصل شما خواهد شد. در حلقه مذاکراتی وارد شوید تا افرادی را که علاقه مند به مذاکره با انها هستید علاقه و انگیزه لازم برای گسترش شبکه های کسب و کار مرتبط با شما را دارند.

• از قبل آماده باشید.

از قبل آمادگی مذاکره برای هر رویداد ، مراسم یا کنفرانسی را داشته باشید. انتظار نداشته باشید با سر خط ها و موضوعات متفرقه  می شود  وارد هر حلقه صحبتی شد و مورد توجه همه قرار گرفت مخصوصا وقتی وارد یک جمع جدید می شوید. فکر کنید به عنوان پیش مقدمه چه موضوعی را می توانید مطرح نمایید. شما همچنین می توانید برای ورود به بحث اصلی یک سرخط مفیدی را پیدا کنید تا با معرفی خود و شغل خود و ربط دادن به آن رویداد ، نظر همه را متوجه خود نمایید.

حالا شما می دانید چه چیزی را در معرفی خود با غریبه ها می گویید و این مهم است.

• در حلقه گرو ها جذب شوید.

اگر شما در ملاقات با افراد جدید خجالتی هستید ، زود تر از دیگران وارد حلقه ها شوید قبل از آنکه بحث های جدی شروع شود ، و هنگامی که نیاز به ورود به یک حلقه شکل گرفته را دارید در فضا های خالی بین افراد آهسته آهسته وارد شوید. بیشتر حلقه های مذاکره با فضا های باز بین افراد شکل می گیرد. به سوی این فضا ها قدم بردارید و صبر کنید ، معمولا در عرض کمتر از 30 ثانیه در زاویه دید  کسی از داخل حلقه قرار می گیرید. این بدان معنی است که شما وارد حلقه هستید. حالا شما می توانید به سادگی در گفتگو  شرکت نمایید و یا اگر صلاح دیدید چیزی در مورد خود بگویید.  چیزی ساده مثل این، "سلام من فریبا علومی یزدی هستم مجری صحنه این کنفرانس ، خوشحالم از نظرات شما استفاده نمایم" .مردم قرار نیست بگویند : "نه ، لطفا ما را تنها بگذارید!"

کار بسیار سختی است برای پیوستن به یک گروه که در حلقه های کوچک و به هم چسبیده در حال مذاکره هستند و یا حتی گاهی اوقات به هم تکیه داده اند و دست بر شانه هم گذاشته اند. این حلقه ها معمولا به این معنی است که آنها به اشتراک گذاری  اسرار صنفی مشغولند و بحث آنها کاملا خصوصی است.دلیلی برای شرکت در این حلقه ها وجود ندارد مگر انکه شما را با نام صدا بزنند.

• یافتن یک ارتباط و چیزی  که شما در آن با گروه مشترک هستید.

ریسک و خطر فنون ارتباط موثر مربوط به گسترش کار درملاقات با مردم از طریق نشست ها  این است که شما ممکن است  متهم به داشتن دیدگاه صرفاً انتفاعی شوید. در بدل این طرز فکر ، پیدا کردن موضوعاتی که ایجاد یک ارتباط  مشترک را بین شما تقویت کند ، مهم است. شما همیشه با هر کسی که ملاقات می کنید چیز های مشترکی  دارید . وظیفه شما این است برای پیدا کردن این اشتراکات زیرک باشید.

• گاهی لازم است موضوع بحث را تغییر دهید.

در واقع شما می توانید در مورد هر چیزی صحبت کنید. هیچ ممنوعیی وجود ندارد- هر چیزی امکان پذیر است ، حتی رابطه جنسی ، مواد مخدر و کلاهبرداری ، تنها بستگی به این دارد شما با چه کسی صحبت می کنید. بحث در مورد سیاست ، مذهب و پول نیز امکان پذیر است ،  بستگی دارد چه می گویید ، چگونه می گویید و به چه کسی می گویید و در چه زمانی می گویید.

من در یک مراسم ضیافت شام در هتل ارم تهران کنار آقای متشخصی نشسته بودم . وقتی ما با هم صحبت می کردیم ایشان برای گسترش ارتباطات خود از من رهنمود خواستند . موضوع بحث بابت شیوه های تبلیغات موثر در انتخابات مجلس بود و ایشان قصد نامزدی  داشتند.البته این موضوع ربطی به 12 موضوع بالا ندارد چون موضوعات بالا شاه کلید ارتباطات من است ولی این مذاکره برای ما  خیلی اثر بخش بود.ایشان یک سیاستمدار بود و من یک فرد غیر سیاسی و ظاهرا ما حرف مشترکی نداشتیم. ایشان از من سوال کردند من چگونه مثل شما با سخنانم همه را مجذوب نمایم.من گفتم کاری ندارد و توصیه هایی دادم و گفتم  شما از همین نشست سخنرانی را شروع نمایید. ایشان به خاطر جو سنگین پیشکسوتان روابط عمومی تمایلی به سخنرانی نداشت ولی ایشان توصیه های چند جمله ای من را  جدی گرفت و بعد از سخنرانی من  دستانش را به عنوان سخنران بالا برد و با اجازه رییس جلسه یک سخنرانی محکم و خارج از موضوعی را کرد که همه توجه ها به او جلب شد و حتی رییس بزرگوار نشست با اشاره به استفاده ایشان از فرصت و ظرفیت موجود به نفع خود، ایشان را بیشتر مطمح نظر قرار داد. خلاصه کلام همه ایشان را دیدند و ایشان را شناختند.خوب شما شاید بگویید این چه نفعی برای ما داشت؟این خیلی مفید بود. ما بعد از آن ارتباطاتمان را گسترش دادیم و در تماس با هم بودیم . ایشان با انگیزه لازم و اعتماد به نفس بالا و با رعایت نکات کلیدی سخنوری قطعاً در انتخابات پیش روی مجلس رای خواهد آورد و من به ارتباط با ایشان افتخار می کنم.

• سوالات با جواب نامحدود یا باز بپرسید.

اغلب مردم مذاکرات را خفه می کنند و  گفتگو ها را با سوالات تک جوابی به پایان می برند ، به عنوان مثال "این نشست به شما خوش گذشت؟" یا "غذا خوب بود؟" جوای سوال شما همیشه "بله" یا "نه" است.  یا جدیدا هر کس به هم می رسد می پرسد " چه خبر؟" و جواب آن این است " سلامتی". حالا نوبت شماست تا دو باره سوال کنید و این دفعه مجبورید بگویی "چه خبرا؟" و دوباره بشنوید " هیچی!! سلامتی". دیگر حرفی ندارید بزنید. ( می دانم خنده داره !!!)

در عوض ،  از پرسش باز استفاده کنید و به حالت جمع .

به عنوان مثال ،   "چه برداشت هایی از ..." ، یا  " چه نوع محصولاتی را ... "   یا   "از چه راه هایی می شود  ...".

بنابراین ، به جای گفتن "آیا شما گزارش بهره وری را دیدید ؟" بهتر است بپرسید ، " برداشت های شما از گزارش بهره وری و کیفیت چیست؟"

به جای "کار شما  چیست؟" بهتر است بپرسید ، "کار شما شامل چه حیطه هایی می شود ؟"

• در مورد خودتان حرف بزنید.

این تنها یک ضرب المثل است بیش نیست که می گوید " مشک آن است که خود ببوید" و این شمایید که همیشه باید اجازه بدهید دیگران خودشان را بت بسازند. بسیاری از مردم بی دست و پا احساس می کنند صحبت کردن در مورد خود جالب نیست به جز زمانی که شما از خودتان تعریف می کنید.

با اشتیاق و اعتماد به نفس درمورد خودتان صحبت نمایید.  در مورد خصوصیاتی که مردم نمی توانند با نگاه کردن به شما دریابند، بگویید.

با صحبت کردن در مورد تجربه های شخصی خود  به مردم امکان پذیرفتن آسانتری را از خود می دهید و آنها را تشویق به اشتراک گذاشتن ایده های خود می کنید. همچنین اعتماد سازی می تواند نتیجه یک تمایل برای به اشتراک گذاشتن ایده ها باشد.

• کارت ویزیت خود را همیشه به همراه داشته باشید.

هر کجا که می روید تعداد زیادی  کارت ویزیت را با خود داشته باشید  . شما نمی توانید حدس بزنید که چه موقع  فرصت  مبادله کارت به وجود می آید . شما حتی می توانید برای ارتباطات بعدی از پشت کارت های خالی خود ، شماره تلفن و ایمیل کسانی که کارت ویزیت  ندارند ؛ یادداشت نمایید.

• هیچ عذر و بهانه برای ترک گروه نیاورید.

از آوردن عذر و بهانه زمانی که  از کسی جدا می شوید  بپرهیزید.  "متاسفم ! زمان زیادی ندارم؟" و "من برای ناهار دعوتم " ، " جلسه دارم" .

با تشکر از آنها به جای حرف های بیهوده در ارتباطات خود یک مدعی باشید.  بگویید : متشکرم. از مصاحبت با شما لذت بردم. این کلام اثر زیباتری از شما به جای می گذارد.

• ارتباطات ایجاد شده را حفظ نمایید.

بزرگترین اشتباه مردم در ارتباطات موثر جهت گسترش شبکه های کسب و کار زمانی است  که تماس مجدد با مردم را فراموش می کنند. در تماس باشید. راه هایی را متناسب با افراد انتخاب کنید که  تجدید  ارتباطات صورت گیرد. به عنوان مثال نوشیدن قهوه در یک رستوران  ، ارسال یک کارت تبریک، دعوت آنها به یک رویداد  در سازمان خود ،  ارسال یک گزارش و یا ارتباط با  آنها در شبکه های اجتماعی .هر کاری انجام می دهید بدهید تا در ذهن آنها ماندگار باشید. این راهی است که شبکه کاری شما رشد میکند و شکوفا می شود.

دوست دارم  خیلی از شما خوبان مخصوصاً مدیران ، مجریان و سخنوران حاذق ، مهندسان ، پزشکان ،استادان و شما دانشجویان و دانش آموزان و همه پارسی زبانان از سراسر دنیا ؛ شما که همیشه در قلب من جای دارید ، یک فنجان قهوه داغ میهمان من باشید ولی اجازه بدهید من  از طریق این خبرنامه میزبان دلهای با صفایتان باشم. من نه تنها خوشحالیم را کتمان نمی کنم که شما خواننده این خبر نامه هستید بلکه افتخار می کنم که سخنم ،  میهمان اندیشه های ناب شماست.

و اما یک نشان خوب:

اخیرا در نشست فرهنگی مقامات ارشد مجمع گفتگوی همکاری آسیا در تالار وزارت امور خارجه افتخار زیارت استاد مبرز ادبیات فارسی که سالهای مدیدی افتخار تلمّذ از اندیشه های لطیف و گفتار ظریف ایشان را داشتم نصیب بنده شد و پس از اجرای برنامه، ایشان بنده نوازی فرمودند و بنده را مورد تفقد خویش قرار دادند و کسی هست که نداند تعریف استاد از شاگردش چه دلنشین است؟

جناب استاد دکتر مهدی محقق  :     دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی           آری ! آری ! سخن عشق نشانی دارد

قدح پر کن که من در دولت عشق                جوانبخت   جهانم    گر   چه   پیرم

این بیت شعر را از زبان استاد مهدی محقق و عکس  بالا را تقدیم همه دانشجویان ایشان که هم اکنون استادان حاذقی هستند و تمام ادبیاتی ها و ادب دوستان می نمایم .                               فریبا علومی یزدی / خرداد90/ تهران

پیام فریبا علومی یزدی به اولین گردهمایی مجریان صحنه ی ایران

بسم الله الرحمن الرحیم.

همه ی فعالیت های ما نوعی ارتباط برقرار کردن است. انسان ها از طریق رفتارها، حرکات و اشارات با دیگران ارتباط برقرار می کنند و در طی آن اندیشه ها، احساسات و تمایلات خود را به یکدیگر منتقل می نمایند.
برگزاری گردهمایی و تشکیل انجمن از طریق برقراری ارتباط و به واسطه ی گفتار و کردار افراد انجام می پذیرد  و در این مسیر افراد اعتبار خاصی می یابند.در دنیای امروز برقراری ارتباط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی خانوادگی منوط به رعایت اصول و قوانین خاصی است که باید مد نظر قرارگیرد.انسان موجودی مدنی الطبع است و نیازمند برقراری ارتباط اجتماعی و زندگی کردن با دیگران است. ارتباطات کلیه ی فعالیت های ما را از جمله گفتاری، کرداری و نوشتاری شامل می شود که باید در انتقال مفاهیم به دیگران درست و صحیح انجام پذیرد.

مجریان سخنوران و هنرمندانی هستند که با استفاده از کلمات و ترکیبات بکر و بدیع ضمن ایجاد روابط دوستانه، نیکوترین مفاهیم و معانی و مضامین را با عالی ترین جملات برای مخاطبان بیان می دارند. مجریان اصحاب علم و ارباب فن هستند که با فصاحت و بلاغت و فن بیان و با صدایی رسا و شیوا و گویا به عنوان بهترین مربی تهذیب نفس با محفوظات عمیق و وثیق با تسلط بر علم ادب و ادبیات و اشراف بر موضوع و زبر دستی در سخنوری، مردم شناسی، علم نفس، نکته سنج و دقایق شناس همسو با مدیریت مدبرانه و راهکارهای خلاقانه به مخاطبان حظ نفس، شادابی و طراوت می بخشند. این رسالت خطیر و خیره کننده اتصال فرهنگ گذشته به حال و ارتباط با آینده می باشد که قطعا در جهت ارتقای سخن و سخنوری یک ملت است .


مجریان هنرمندانی فرهیخته و فرزانه اند که با اعتماد به نفس، عزت نفس، تمرکز تفکر در موارد گوناگون هوشمندانه و هوشیارانه عمل می نمایند. برای این قشر فرهنگ دوست و سخت کوش جایگاه و مسندی معتبر و خاص نیاز است.جایگاهی که چون دانه های تسبیح به یکدیگر پیوند خورند و همگام و همراه جهت هم افزایی و هم اندیشی به سرمنزل موفقیت برسند.

مجریان آیینه ی تمام نمای فرهنگ یک کشورند که در کلامشان فرهنگ، عقیده، دین، مذهب، آیین، تمدن، گرایش، تمایل، احساس و ...... بخوبی نمایان است.

از اهداف بارز نخستین گردهمایی مجریان صحنه ی ایران، ایجاد تشکلی به نام انجمن مجریان صحنه ی ایران است؛ تا اینکه مجریان شفاف تر دیده شوند و کار ارزشمندشان، شایسته تر مور تفحص و تدبر قرار گیرد.  هر انجمنی اگر با مهارت های نو و دانش های نوین همراه باشد، توفیقات بیشتری را شامل می گردد.
به خاطر داشته باشیم انجمن های پایدار و موفق و ماندگار به مهارت های ارتباطی و میزان شایستگی اعضای آن ها بستگی دارد.در انجمن باید با ارتباط  مفید و موثر برای ایجاد، حفظ و تداوم اعتبار و نیک نامی بیندیشیم و به فعالیت بپردازیم.اگر موضع گیری کنیم یعنی داریم یک رفتار غیر عادلانه ی طرف مقابل را در گذشته تلافی و جبران می کنیم.


هر چند هنوز در آغاز راه قرار گرفته ایم اما با کوله باری از دانش و امید و آرزو رجای واثق داریم  در این زمان که اهمیت انجمن ها بر همگان واضح است  فانوس رخشان چراغ راهمان گردید و ما را در این مسیر ارزنده همراهی و همیاری نمایید.

بیا که تا نفسی هست یار هم باشیم     به غنچه های محبت بهار هم باشیم
بیا به ساز وفا بانگ عشق سر بدهیم      به نام مهر و صفا سازگار هم باشیم
سمند عمر شتابنده است و فرصت تنگ    بیا که تا نفسی هست یار هم باشیم

فریبا علومی یزدی/ خرداد90/ تهران

اخبار روابط عمومی ایران مجری :

*خبردار شدیم :

اولین گردهمایی مجریان صحنه ایران با حضور 15 تن از مجریان صحنه و گویندگان مجرب از سراسر کشور در رستوران قصر موج تهران برگزار شد.

مجریان صحنه ایران در معرفی خود به همکاران ،گوشه هایی از اجرای خود را به نمایش  گذاشتند و این اجراهای بی نظیر فضای گردهمایی را مملو از احساسات نموده بود.

در ادامه ضیافت شام برگزار شدو پس از آن مجریان وارد مذاکرات صنفی شدند و راهکار های تشکیل یک انجمن مورد بحث و تبادل آراء قرار گرفت.
گفتنی است، در پایان این گردهمایی مجریان صحنه ایران عکس های یادگاری گرفته  و تا پاسی از شب در محیط فرحبخش رستوران قصر موج تفرج نمودند.
اولین گردهمایی مجریان صحنه ایران به دعوت فریبا علومی یزدی مجری صحنه کنفرانس ها و حمایت سایت ایران مجری تشکیل شده بود.
همچنین در این گردهمایی بهروز خوش فطرت ،حسن خسروی ، سید محمود خلخالی و لیلا مومن پور از تهران، سید شمس الدین موسوی از اصفهان، حسین وکیلی زارچ از یزد، فواد جهان مهر از آذربایجان غربی، مصطفی ذالنوری از کرج، سمیرا سادات رسولی از تهران، ابراهیم ماهیان از اصفهان، طیبه رضایی راد و فاطمه سادات میرصفی از تهران حضور داشتند.

*خبر دار شدیم :

ضیافت شام انجمن دوستی ایران و آرژانتین در هتل هویزه تهران برگزار شد.

این ضیافت شام به مناسبت خیر مقدم به خوليو ولاسکو سرمربی آرژانتینی تیم ملی والیبال ایران و با حضور اعضای تیم ملی و رییس فدراسیون والیبال ایران و میزبانی  انجمن دوستی ایران و آرژانتین برگزار شد.

دکتر جوادی نیا موسس و رییس انجمن دوستی ضمن خیر مقدم به سرمربی آرژانتینی و دیگر میهمانان این مراسم به نکات ارزشمندی در خصوص گسترش دوستی بین ملل مختلف اشاره کردند.

سرمربي تيم ملي والیبال در سخنانی از ميهمان نوازي ایرانی ها تشکر کرد . مرتضی رحیمی رییس مرکز هماهنگی انجمن های دوستی ميهمان ويژه این مراسم بود.

در پایان این مراسم کیک دوستی پرچم نشان ایران و آرژانتین بریده شد و هدیه ای هم به رسم یادبود تقدیم سرمربی تیم والیبال شد.

* خبردار شدیم :

 گزیده ی نامه های رسیده به سایت:

واقعا حیرت نمودم از این حسن پاسخگویی به مخاطبان و طرفدارانتون که به این سرعت انجام میگیرد و صمیمانه تبریک میگویم . امروز ویدئوهایی از اجرای بی نظیرتان را دیدم و به اندازه ای که برادرانه دوستتان دارم خدا خواست و اجرا ی شما و  چهره ی دوست داشتنی تان را دیدم و صدای پر انرژی و جذابتان را شنیدم . باور کنید این هنر ارزشمند شما بیش از آنچه فرمودید ارزش دارد و ارزش هنر شما جذب قلبهای میلیون ها ایرانی است که از کلام و قلم شما انرژی و قوت میگیرند . دوست دارم صفحات متمادی و متوالی در توصیفتان بنویسم اما چون وصف اینجانب بسیار قاصر و ناچیز می باشد فکر میکنم حق مطلب را ادا ننمایم . امروز از صمیم قلب از خدا خواستم همیشه حافظ شما و شادی آورنده لحظات زندگیتان باشد . تنها آرزویی که در مورد استاد عزیزم سرکار خانم علومی دارم این هست که روزی از نزدیک زیارتتان نمایم و با شما همکلام شوم . هیچ ندارم بگویم فقط آفرین بر شما که هنر نهفته خداوند در وجودتان را به بهترین شکل شکوفا نموده و دراختیار خلق خدا نیز قرار می دهید   .

س.سامانی دردری کارشناس روابط عمومی / آموزش و پرورش/بندرچارک - ایران

دوست عزیز جناب دردری  "بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد" .

«عشق ما را تا دل خورشید برد      بر فراز قله ی امید برد

چون صدف پر کرد ما را از گهر      پس دل ما را چو مروارید برد»

سپاسگزارم  از احساسات پاک و مهذب انسانی شما فرهنگ دوست عزیز.الهی : همتی ده ، من  آخرین حلقه زنجیر محبت نباشم.