تقليدى بودن توصيفها

بخش دوّم: نقد و تحلیل آثار وحشی بافقی
ابزارها
تنظیمات نوشتاری

تقليدى بودن توصيفها

وحشى چون سخن‏سرايان گذشتگان معتقد است كه بايد لطف و فيض الهى شامل حال انسان گردد، تا به گنجينه اسرار الهى دست يابد:

 

اگر لطف تو نبود پر تواند از       كجا فكر و كجا گنجينه راز

 

*ديوان: 493

تمام مخلوقات عالم در خدمت انسانها گماشته شده‏اند:

 

اگر عقل است اگر طبع است اگر هوش        لواى خدمتش دارند بر دوش

 

به خدمت عقل و نفس و چرخ و اختر        همه پيشش ستاده دست در بر

 

*ديوان: 497


هجران يار باعث دلتنگى معشوق مى‏گردد و اگر معشوق حتّى در جاى خوش و سرسبزى هم واقع شود آن مكان برايش زندانى بيش نيست. اين موضوع با مضمونى جالب بيان شده است:

 

ز هم پرواز اگر مرغى فتد دور

قفس باشد به چشمش گلشن حور

 

گرش افتد به شاخ سرو پرواز

نمايد شاخ سروش چنگل باز

 

رمد طبعش ز فكر آب و دانه

ارم باشد بر او صياد خانه



*ديوان: 522

وحشى چون گذشتگان به مضامين پند و اخلاق و اندرز و گوشه‏نشينى توجّه داشته است. عزلت و گوشه‏نشينى كه خاصّ سعدى است مورد توجّه وحشى نيز بوده است:

 

كشندت گر به سوى خويش صد بار

طريق گوشه‏گيرى را نگه‏دار



*

قناعت از ديگر موارد مورد توجّه وحشى است:

 

مكن بهر شكم اوقات ضايع

به هر چيزى كه باشد، باش قانع

 

به اندك خاك چون قانع شود مار

بود پيوسته با گنجش سر و كار



*